تشریح کامل مراحل پي سازي

پي سازي چند مرحله دارد :

1. آزمايش زمين از لحاظ مقاومت

2. پي كني

3. پي سازي

پي وسيله اي است كه بار و فشار وارد از نقاط مختلف ساختمان و همچنين بارهاي اضافي را به زمين منتقل مي كند .

آزمايش زمين :

طبقه بندي زمين چند نوع است :

زمين هايي كه با خاك ريزي دستي پر شده است :

اين نوع زمين ها كه عمق بيشتري دارند و با خاكهاي دستي محل گودال ها را پر كرده اند اگر سالهاي متمادي هم بگذرد باز نمي توان جاي زمين طبيعي را بگيرد و اين نوع زمين براي ساختمان مناسب نيست و بايد پي كني در آنها به طريقي انجام گيرد كه پي ها به زمين طبيعي يا زمين سفت برسد .

زمينهاي ماسه اي :

زمينهاي ماسه اي بيشتر در كنار دريا وجود دارد . اگر زمين از ماسه خشك تشكيل شده باشد ، تا يك طبقه ساختمان را تحمل مي كند و 1.5 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي توان فشار وارد آورد . ولي در صورتي كه ماسه آبدار باشد قابل ساختمان نيست ، چون ماسه آبدار حالت لغزندگي دارد و قادر نيست كه بار وارد را تحمل كند بنابراين ماسه از زير پي مي لغزد و جاي خالي خود را به پي مي دهد و پايه را خراب مي كند .

زمينهاي دجي : 

زمين دجي زميني است كه از شنهاي درشت و ريز و خاك به هم فشرده تشكيل شده است و به رنگهاي مختلف ديده مي شود :دج زرد ، دج سياه ، دج سرخ ، اين نوع زمين ها براي ساختمان مرغوب و مناسب است .

زمينهاي رسي :

اگر رس خشك و بي آب و فشرده باشد ، براي ساختمان زمين خوبي محسوب مي شود ، و تحمل فشار لازم را دارد . ولي اگر رس آبدار و مرطوب باشد قابل استفاده نيست و تحمل فشار ندارد ، خصوصاً اگر ساختمان در زمين شيب دار روي رس آبدار ساخته شود فوري نشست مي كند و جاهاي مختلف آن ترك بر مي دارد و خراب مي شود . و اگر ساختمان در زمين آبدار با سطح افقي ساخته شود به علت وجود آب فشار را به همه نقاط اطراف خود منتقل مي كند و ديوارهاي كم ضخامت آن ترك بر مي دارد .

زمينهاي سنگي :

زمينهاي سنگي بيشتر در دامنه كوهها وجود دارد و از تخته سنگها ي بزرگ تشكيل شده و براي ساختمان بسيار مناسب است .

زمينهاي مخلوط :

اين نوع زمينها از سنگ درشت و شن و خاك رس تشكيل شده اگر اين مواد كاملا به هم فشرده باشند براي ساختمان بسيار مناسب است و اگر به هم فشرده نباشد و بايد از ايجاد ساختمان به روي اين نوع زمينها احتراز كرد .

زمينهاي بي فايده :

زمينهاي بي فايده مانند باتلاق ها و زمينهاي جنگل كه از خاك و برگ درختان تشكيل شده است . در اين نوع زمين ها بايد زمين آنقدر كنده شود تا به زمين سفت و طبيعي برسد .

آزمايش زمين :

گاهي پس از پي كني به طبقه اي از زمين محكم و سفت مي رسند و پي سازي را شروع مي كنند ولي پس از چندي ساختمان ترك بر مي دارد . علت آن اين است كه زمين سفتي كه به آن رسيده اند از طبقهُ نازكي بوده است و متوجه آن نشده اند ولي براي اطمينان در جاهاي مختلف زمين مي زنند تا از طبقات مختلف زمين آگاهي پيدا كنند و بعد شفته ريزي را شروع مي كنند اين عمل را در ساختمان گمانه زني (سنداژ) مي گويند .

امتحان مقاومت زمين :

يك صفحه بتني 20*20*20 یا 20*50*50 از بتن آرمه گرفته و روي آن به وسيلهُ گذاشتن تيرآهنها فشار وارد مي آورند . وزن آهنها مشخص و سطح صفحه بتن هم مشخص است فقط يك خط كش به صفحه بتني وصل مي كنند و به وسيله ميليمترهاي روي آن ميزان فرورفتگي زمين را از سطح آزاد مشخص و اندازه گيري مي كنند ولي اگر بخواهند ساختمانهاي بسيار بزرگ بسازند بايد زمين را بهتر آزمايش كنند . براي اي منظور با دستگاه فشار سنج زمين را اندازه گيري مي كنند و آزمايش فوق براي ساختمانهاي معمولي در كارگاه است .

پس از عمليات فوق پي كني را آغاز ميكنند و پس از پي كني شفته ريزي شروع مي شود .

توجه شود اين عمل همان آزمايش بارگذاري صفحه است كه در درس مهندسي پي جزء آزمايش هاي محلي و مهم محسوب ميشود البته از آنجا كه انجام عمليات مكانيك خاك براي ساختمانهاي معمولي صرفه اقتصادي ندارد ، انجام اين آزمايش در سازمانهاي و اداره هاي دولتي و يا ساختمانهاي بلند انجام مي شود .

افقي كردن پي ها (تراز كردن) :

براي تراز كردن كف پي ساختمانها از تراز هاي آبي استفاده مي كنند در ديوارهاي طويل چون كار شمشه و تراز كردن وقت بيشتري لازم دارد ، براي صرفه جويي در وقت از سه T مي توان استفاده كرد بدين معني كه T اول را با T دوم تراز مي كنند و T سوم را در مسافت مسير به طوري كه سه T در يك رديف قرار بگيرد قرار مي دهند از روي T اول و دوم كه با هم برابر هستند T سوم را ميزان و برابر مي كنند و پس از آنكه T سوم برابر شد T اول را بر مي دارند و به فاصله بيشتري بعد از T سوم قرار مي دهند ، دوباره T دوم و سوم را با T چهارم كه همان T اول مي باشد برابر مي كنند و دنباله اين ترازها را تا خاتمه محل كار ادامه مي دهند .

البته اين طريق تراز كردن بيشتر در جاده سازي و زمين هاي پهناور به كار مي رود .

شفته ريزي :

كف پي ها بايد كاملا افقي و زاويهُ كف پي نسبت به ديوار پي بايد 90 درجه باشد . اول كف پي را بايد آب پاشيد ، تا مرطوب شود و واسطهاي بين زمين و شفته وجود نداشته باشد ، و سپس شفته را داخل آن ريخت .

شفته عبارت است از خاك و شن و آهك كه به نسبت 200 تا 250 كيلوگرم گرد آهك را در متر مكعب خاك مخلوط مي كنند و گاهي هم در محلهايي كه احتياج باشد پاره سنگ به آن مي افزايند . شفته را در پي مي ريزند و پس از اينكه ارتفاع شفته به 30 سانتيمتر رسيد آن را در يك سطح افقي هموار مي كنند و يك روز آن را به حالت خود مي گذارند تا دو شود يعني آب آن يا در زمين فرو رود و يا تبخير گردد .

پس از اينكه شفته دو نم شد آن را با وزنهُ سنگيني مي كوبند كه به آن تخماق ميگويند و پس از اينكه خوب كوبيده شد دوباره شفته را به ارتفاع 30 سانتيمتر شروع مي كنند و عمل اول را انجام مي دهند . تكرار اين عمل تا پر شدن پي ادامه دارد .

در ساختمان ها كه معمولاً در گود يا پي كني عمل تراز كردن انجام ميگيرد محل كار در پي كه پيچ و خم زيادي دارد و تراز كردن با شمشه و تراز مشكل مي باشد از تراز شلنگي استفاده مي كنند . بدين ترتيب يك شلنگ چندين متري را پر از آب مي كنند به طوري كه هيچ گونه حباب هوايي در آن نباشد و آن را در پي محل هايي كه بايد تراز گردد به گردش در مي آورند و نقاط معين شده را با هم تراز مي كنند . آب چون در لوله هايي كه به هم ارتباط دارند در يك سطح مي ماند بنابراين چون شلنگ پر از آب مي باشد در هر كجا كه شلنگ را به حركت در آورند آب دو لوله استوانه اي در يك سطح مي باشد بنابراين دو نقطه مزبور با هم تراز مي باشند بشرط آنكه مواظبت كنيم كه شلنگ در وسط بهم گره خوردگي يا پيچش پيدا نكرده باشد تا باعث قطع ارتباط سيال شود كه ديگر نمي توان در تراز بودن آنها مطمئن بود .

تراز كردن گاهي بوسيله دوربين نقشه بر داري (نيو) انجام مي گيرد يعني محلي را در ساختمان تعيين نموده دوربين را در محل تعيين شده نصب مي كنند و با مير ( تخته هاي اندازه گيري ارتفاع در نقشه برداري ) يا ژالون ( چوب هاي نيزه اي يا آهني كه هر 50 سانتيمتر آنرا به رنگهاي سفيد و قرمز رنگ كرده اند كه از پشت دوربين بخوبي ديده بشود ) اندازه گرفته و تراز يابي مي كنند . تراز كردن با دوربين بهترين نوع تراز يابي مي باشد .

در زمين هايي مانند زمين هاي شهر كرمان از آنجايي كه از زمانهاي قبل قنواتي وجود داشته و بتدريج آب آنها خشك شده در زير زمين وجود داشته و بعد از مدتي بدون رعايت مسائل زير سازي درون آنها خاك ريخته اند و براي شهر سازي و خيابان كشي كه سطح خيابان ها را بالا مي آورده اند و به ظاهر در سطح زمين و حتي در عمق هاي 3 تا 4 متري اثري از آنها نيست اگر سازه اي روي اين زمين بنا شود پس از مدتي و بسته به عمق قنات و شرايط جوي مثلاً بعد از آمدن يك باران سازه نشست مي كند و در بسياري از مواقع حتي تا 100 درصد خسارت مي بيند و ديگر قابل استفاده نيست اگر در چنين ساختمان هايي از شفته آهك استفاده شود باعث تثبيت خاك مي شود و بروز نشست در ساختمان جلوگيري مي كند .

پي سازي :

بعد از اينكه عمل پي کني به پايان رسيد را بايد با مصالح مناسب بسازند تا به سطح زمين رسيده و قابل قبول براي هر گونه بنا باشد مصالحي كه در پي بكار ميرود بايد قابليت تحمل فشار مصالح بعدي را داشته باشد و ضمناً چسبندگي مصالح نسبت به يكديگر به اندازه اي باشد كه بتوانند در مقابل بارهاي بعدي تحمل كند و فشار را يكنواخت به تمام پي ها انتقال دهد چون هرچه ساختمان بزرگتر باشد فشارهاي وارده زيادتر بوده و مصالحي كه در پي بكار مي رود بايد متناسب با مصالح بعدي باشد .

پي سازي را با چند نوع مصالح انجام مي دهند مصالحي كه در پي بكار مي رود عبارتند از شفته آهكي ، پي سازي با سنگ ، پي سازي با بتن ، پي سازي با بتن مسلح .

پي سازي با سنگ :

پس از اينكه عمل پي كني به پايان رسيد پي سازي با سنگ بايد از ديوارهايي كه روي آن بنا ميگردد وسيع تر بوده و از هر طرف ديوار حداقل 15 سانتيمتر گسترش داشته باشد يعني از دو طرف ديوار 30 سانتيمتر پهن تر مي باشد كه ديواري را رد وسط آن بنا مي كنند ، پي سازي با سنگ با دو نوع ملات انجام مي شود چنانچه بار و فشار بعدي زياد نباشد ملات سنگها را از ملات گل و آهك چنانچه فشار و بار زياد باشد ملات سنگ را از ملات ماسه و سيمان استفاده مي كنند اول كف پي را ملات ريزي نموده و سنگها را پهلوي يكديگر قرار ميدهند و لابِلاي سنگ را با ملات ماسه و سيمان پر ميكنند (غوطه اي) به طوري كه هيچ منفذ و سوراخي در داخل پي وجود نداشته باشد و عمل پهن كردن ملات و سنگ چيني تا خاتمه ديوار سازي ادامه پيدا مي كند .

پي سازي با بتن :

پس از اينكه كار پي كني به پايان رسيد كف پي را به اندازه تقريبي 10 سانتيمتر بتن كم سيمان بنام بتن مِگر مي ريزند كه سطح خاك و بتن اصلي را از هم جدا كند روي بتن مگر قالب بندي داخل پي را با تخته انجام ميدهند همانطور كه در بالا گفته شد عمل قالب بندي وسيع تر از سطح زير ديوار نقشه انجام ميگيرد تمام قالب ها كه آماده شد بتن ساخته شده را داخل قالب نموده و خوب مي كوبند و يا با ويبراتور به آن لرزش وارد آورده تا خلل و فرج آن پر شود و چنانچه بتن مسلح باشد ، داخل قالب را با ميله هاي گرد آرماتور بندي و بعد از آهن بندي داخل قالب را با بتن پر ميكنند .

بتن ريزي در پي و آرماتور داخل آن به نسبت وسعت پي براي ساختمان هاي بزرگ قابليت تحمل فشار هر گونه را ميتواند داشته باشد و بصورت كلافي بهم پيوسته فشار ساختمان را به تمام نقاط زمين منتقل مي كند و از شكست و ترك هاي احتمالي جلو گيري بعمل مي آورد .

پي سازي و پي كني با هم :

در بعضي مواقع ممكن است زمين سست بوده و پي كني بطور يكدفعه نتواند انجام پذيرد و اگر بخواهيم داخل تمام پي ها را قالب بندي كنيم مقرون به صرفه نباشد در اين موقع قسمتي از پي را كنده و با تخته و چوب قالب بندي نموده شفته ريزي مي كنيم پس از اينكه شفته كمي خود را گرفت يعني آب آن تبخير و يا در زمين فرو رفت و دونم شد پي كني قسمت بعدي را شروع نموده و با همان تخته ها ، قالب بندي مي كنيم بطوريكه شفته اول خشك نشده باشد و بتواند با شفته اول خشك نشده باشد و بتواند با شفته بعد خودگيري خود را انجام داده و بچسبد اين نوع پي سازي معمولاً در زمين هاي نرم و باتلاقي ، خاك دستي و ماسه آبدار عمل ميگردد .

پي كني در زمين هاي سست :

در زمين هاي سست و خاك دستي اگر بخواهيم ساختماني بنا كنيم بايد اول محل پي ها را به زمين سفت رسانيده و پس از اطمينان كامل ساختمان را بنا نماييم زيرا ساختمان كه روي اين زمين ها مطابق معمول و يا در زمين سست بنا گردد . پس از چندي يا در همان موقع ساخته شدن باعث ترك ها و خرابي ساختمان ميگردد . بنابراين شفته ريزي از روي زمين سفت بايد انجام گيرد و براي اينكار بشرح زير عمل مي نمائيم :

پي كني در زمين هاي خاك دستي و سست :

پس از پياده كردن اصل نقشه روي زمين محل پي هاي اصلي و يا در تقاطع پي ها كه فشار پايه ها روي آن مي باشد چاه هائي حفر ميشود ، عمق اين چاهها به قدري مي باشد تا به زمين سفت و سخت برسد بعداً محل چاه ها را با شفته آهكي پر كرده و پس از پر كردن چاه ها و خودگيري شفته ، پي ها را به طريقه معمول روي شفته چاه ها شفته ريزي ميكنند ، شفته ها به صورت كلافي مي باشند كه زير آنها را تعدادي از ستون هاي شفته اي نگهداري ميكند و از فرو ريختن آن جلوگيري مي نمايند البته بايد سعي كرد كه فاصله ستون هاي شفته اي نبايد بيش از سه متر طول باشد .

خاصيت چاه ها بدين طريق مي باشد كه شفته پس از خودگيري مانند ستونهايي است كه زير زمين بنا شده است و شفته روي آن مانند كلافي پايه را به يكديگر متصل مي كنند براي مقاومت بيشتر در ساختمان پس از اينكه آجر كاري پايه ها را شروع نموديم ما بين پايه ها را مطابق شكل با قوسهايي به يكديگر متصل ميكنند تا پايه ها عمل فشار به اطراف خود را خنثي نموده و فشار خود را در محل اصلي خود يعني در محلي كه شفته ريزي آن به زمين بِكر رسيده متصل ميكند .

گاهي اتفاق مي افتد كه در ساختمان در محل بناي يكي از پايه ها چاه هاي قديمي وجود دارد و بقيه زمين سخت بوده و مقاومت به حد كافي براي ساختن ساختمان روي آنرا دارد براي اينكه براحتي بتوان پايه را در محل خود ساخت و محل آن را تغيير نداد چاه را پس از لاي روبي (پاك كردن ) با شفته آهك پر مينماييم موقعيكه شفته خودگيري خود را انجام داد روي آنرا يك قوس آجري ساخته و در محل انتهاي كمان پايه را بنا ميكنيم كه فشار ديوار با اطراف چاه منتقل گردد .

در بعضي مواقع چاه كني در اين گونه زمين ها خطرناك مي باشد . زيرا زمين ريزش دارد و به كارگر صدمه وارد مياورد و در موقع كار ممكن است او را خفه كند براي جلوگيري از ريزش زمين بايد از پلاكهاي بتني يا سفالي كه در اصطلاح به آنها گَوَل (در شهرستانها گوم و غيره ) مينامند استفاده شود گَوَل هاي بتني يك تكه و دو تكه اي و گول هاي سفالي يك تكه ميباشد . گول هاي بتني را بوسيله قالب مي سازند و گول هاي سفالي بوسيله دست و گل رس ساخته شده و در كوره هاي آجري آن را مي پزند تا بشكل سفالي در آيد از اين گول ها در قنات ها نيز استفاده ميشود .

طريقه عمل :

مقداري از زمين كه بصورت چاه كنده شده گول را بشكل استوانه اي ساخته ميباشد داخل محل كنده شده نصب و عمل كندن را ادامه ميدهند در اين موقع دو حالت وجود دارد يا اينكه گول اولي كه زير آن در اثر كندن خالي شده براحتي پايين رفته گول دوم را نصب ميكنيم يا اينكه گول اول در محل خود با فشار خاك كه به اطراف آن آمده تنگ مي افتد و نمي تواند محل خود را تغيير و يا پايين تر برود در اين موقع از گول هاي دو تكه اي استفاده مينماييم نيمي را در محل خود نصب و جاي آنرا محكم نموده و نصفه دوم را پس از كندن محل آن نصب مي نماييم و عمل پي كني را بدين طريق ادامه ميدهيم .

پي كني در زمين هاي سست مانند خندق هائي كه خاك دستي در آنها ريخته شده است و مرور زمان هم اثري براي محكم شدن آن ندارد و يا زمين هاي باتلاقي و غيره ضروري مي باشد .

زمين هائي كه قسمت خاك ريزي شده در آنها به ارتفاع كم مي باشد و يا باتلاقي بودن آن به عمق زيادي نرسد ميتوان در اين قبيل زمين ها پي كني عمقي انجام داد و براي جلوگيري از ريزش خاك آنرا با تخته و چوب قالب بندي نموده تا به زمين سخت برسد .

البته قالب بندي در اينگونه زمين ها خالي از اشكال نمي باشد بايد با منتهاي دقت انجام گيرد پس از انجام كار قالب بندي شفته ريزي شروع ميشود و چون تخته هاي قالب در طول قرار دارد ميتوان پس از شفته ريزي تخته دوم را شروع كرد به همين منوال تمام پي ها را ميتوان شفته ريزي كرد بدون اينكه تكه اي و يا تخته اي از قالب زير شفته بماند .

علل تخریب وآسیب دیدگی ساختمان های بتنی

علت های مختلفی باعث فرسودگی و تخریب سازه های بتنی (CAUSES OF DETERIORATIONS) می شود که همراه با علائم هشدار دهنده دیگری و کار تعمیرات را الزامی می دارند، در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند.

1- نفوذ نمکها (INGRESS OF SALTS)
نمکهای ته نشین شده که حاصل تبخیر و یا جریان آبهای دارای املاح می باشند و همچنین نمکهایی که توسط باد در خلل و فرج و ترکها جمع می شوند، هنگام کریستالیزه شدن می توانند فشار مخربی به سازه ها وارد کنند که این عمل علاوه بر تسریع و تشدید زنگ زدگی و خوردگی آرماتورها به واسطه وجود نمکهاست. تر وخشک شدن متناوب نیز می تواند تمرکز نمکها را شدت بخشد زیرا آب دارای املاح، پس از تبخیر، املاح خود را به جا می گذارد.


2- اشتباهات طراحی (SPECIFICATION ERRORS)
به کارگیری استانداردهای نامناسب و مشخصات فنی غلط در رابطه با انتخاب مواد، روشهای اجرایی و عملکرد خود سازه، می تواند به خرابی بتن منجر شود. به عنوان مثال استفاده از استانداردهای اروپایی و آمریکایی جهت اجرای پروژه هایی در مناطق خلیج فارس، جایی که آب و هوا و مواد و مصالح ساختمانی و مهارت افراد متفاوت با همه این عوامل در شمال اروپا و آمریکاست، باعث می شود تا دوام و پایایی سازه های بتنی در مناطق یاد شده کاهش یافته و در بهره برداری از سازه نیز با مسائل بسیار جدی مواجه گردیم.

3- اشتباهات اجرایی (CON STRUCTION ERRORS)
کم کاریها، اشتباهات و نقصهایی که به هنگام اجرای پروژه ها رخ می دهد، ممکن است باعث گردد تا آسیبهایی چون پدیدهء لانه زنبوری، حفره های آب انداختگی، جداشدگی، ترکهای جمع شدگی، فضاهای خالی اضافی یا بتن آلوده شده، به وجود آید که همگی آنها به مشکلات جدی می انجامند.
این گونه نقصها و اشکالات را می توان زاییدهء کارآئی، درجهء فشردگی، سیستم عمل آوری، آب مخلوط آلوده، سنگدانه های آلوده و استفاده غلط از افزودنیها به صورت فردی و یا گروهی دانست.

4- حملات کلریدی (CHLORIDE ATTACK)
وجود کلرید آزاد در بتن می تواند به لایهء حفاظتی غیر فعالی که در اطراف آرماتورها قرار دارد، آسیب وارد نموده و آن را از بین ببرد.
خوردگی کلریدی آرماتورهایی که درون بتن قرار دارند، یک عمل الکتروشیمیایی است که بنا به خاصیتش، جهت انجام این فرآیند، غلظت مورد نیاز یون کلرید، نواحی آندی و کاتدی، وجود الکترولیت و رسیدن اکسیژن به مناطق کاتدی در سل (CELL)خوردگی را فراهم می کند.
گفته می شود که خوردگی کلریدی وقتی حاصل می شود که مقدار کلرید موجود در بتن بیش از 6/0 کیلوگرم در هر متر مکعب بتن باشد. ولی این مقدار به کیفیت بتن نیز بستگی دارد.
خوردگی آبله رویی حاصل از کلرید می تواند موضعی و عمیق باشد که این عمل در صورت وجود یک سطح بسیار کوچک آندی و یک سطح بسیار وسیع کاتدی به وقوع می پیوندد که خوردگی آن نیز با شدت بسیار صورت می گیرد. از جمله مشخصات (FEATURES ) خوردگی کلریدی، می توان موارد زیر را نام برد:

(الف) هنگامی که کلرید در مراحل میانی ترکیبات (عمل و عکس العمل) شیمیایی مورد استفاده قرار گرفته ولی در انتها کلرید مصرف نشده باشد.
(ب) هنگامی که تشکیل همزمان اسید هیدروکلریک، درجه PH مناطق خورده شده را پایین بیاورد. وجود کلریدها هم می تواند به علت استفاده از افزودنیهای کلرید باشد و هم می تواند ناشی از نفوذیابی کلرید از هوای اطراف باشد.
فرض بر این است که مقدار نفوذ یونهای کلریدی تابعیت از قانون نفوذ FICK دارد. ولی علاوه بر انتشار (DIFFUSION) به نفوذ (PENETRATION) کلرید احتمال دارد به خاطر مکش موئینه (CAPILLARY SUCTION) نیز انجام پذیرد.

5- حملات سولفاتی (SULPHATE ATTACK)
محلول نمکهای سولفاتی از قبیل سولفاتهای سدیم و منیزیم به دو طریق می توانند بتن را مورد حمله و تخریب قرار دهند. در طریق اول یون سولفات ممکن است آلومینات سیمان را مورد حمله قرار داده و ضمن ترکیب، نمکهای دوتایی از قبیل:THAUMASITE و ETTRINGITEتولید نماید که در آب محلول می باشند. وجود این گونه نمکها در حضور هیدروکسید کلسیم، طبیعت کلوئیدی(COLLOIDAL) داشته که می تواند منبسط شده و با ازدیاد حجم، تخریب بتن را باعث گردد. طریق دومی که محلولهای سولفاتی قادر به آسیب رسانی به بتن هستند عبارتست از: تبدیل هیدروکسید کلسیم به نمکهای محلول در آب مانند گچ (GYPSUM) و میرابلیت MIRABILITE که باعث تجزیه و نرم شدن سطوح بتن می شود و عمل LEACHING یا خلل و فرج دار شدن بتن به واسطه یک مایع حلال، به وقوع می پیوند.

6- حریق (FIRE)
سه عامل اصلی وجود دارد که می توانند مقاومت بتن را در مقابل حرارت بالا تعیین کنند. این عوامل عبارتند از:

(الف) توانایی بتن در مقابله با گرما و همچنین عمل آب بندی، بدون اینکه ترک، ریختگی و نزول مقاومت حاصل گردد.
(ب) رسانایی بتن (CONDUCTIVITY)
(ج) ظرفیت گرمایی بتن(HEAT CAPACITY)

باید توجه داشت دو مکانیزم کاملاً متضاد انبساط (EXPANSION) و جمع شدگی مسؤول خرابی بتن در مقابل حرارت می باشند. در حالی که سیمان خالص به محض قرار گرفتن در مجاورت حرارتهای بالا، انبساط حجم پیدا می کند، بتن در همین شرایط یعنی در معرض حرارتهای (دمای) بالا، تمایل به جمع شدگی و انقباض نشان می دهد. چون حرارت باعث از دست دادن آب بتن می گردد، نهایتاً اینکه مقدار انقباض در نتیجه عمل خشک شدن از مقدار انبساط فراتر رفته و باعث می شود جمع شدگی حاصل شود و به دنبال آن ترک خوردگی و ریختگی بتن به وجود می آید .به علاوه در درجه حرارت 400 درجه سانتی گراد، هیدروکسید کلسیم آزاد بتن که در سیمان پر تلند هیدراته شده موجود است، آب خود را از دست داده و تشکیل اکسید کلسیم می دهد. سپس خنک شدن مجدد و در معرض رطوبت قرار گرفتن باعث می شود، تا از نو عمل هیدراته شدن حاصل شود که این عمل به علت انبساط حجمی موجب بروز تنشهای مخرب می گردد. هچنین انبساط و انقباض نا هماهنگ و متمایز (DIFFERENTIAL EXPANSION AND CONTRACTION)مواد تشکیل دهنده بتن مسلح مانند آرماتور، شن، ماسه و ... می توانند در ازدیاد تنشهای تخریبی نقش مؤثری داشته باشند.

7- عمل یخ زدگی (FROST ACTION)
برای بتنهای خیس، عمل یخ زدگی یک عامل تخریب می باشد، چون آب به هنگام یخ زدن ازدیاد حجم پیدا کرده و باعث تولید تنشهای مخرب درونی شده و لذا بتن ترک می خورد. ترکها و درزهائیی که نتیجه یخ زدگی و ذوب متناوب می باشند، باعث می گردند سطح بتن به صورت پولکی درآمده و بر اثر فرسایش، خرابی عمق بیشتری یابد بنابراین عمل یخ ز دگی بتن و میزان تخریب حاصله، بستگی به درجه تخلخل و نفوذپذیری بتن دارد که این موضوع علاوه بر تأثیر ترکها و درزهاست.

8- نمکهای ذوب یخ (DE-ICING SALTS)
اگر برای ذوب نمودن یخ بتن، از نمکهای ذوب یخ استفاده شود، علاوه بر خرابیهای حاصله از یخ زدگی، ممکن است همین نمکها نیز باعث خرابی سطحی بتن گردند. چون باور آن است که خرابیهای حاصل از نمکهای ذوب یخ، در نتیجه یک عمل فیزیکی به وقوع می پیوندد، غلظت نمکها، موجود بودن آبی که قابلیت یخ زدگی داشته باشد و در کل فشارهای هیدرولیکی و غشایی (OSMOTIC) نقش بسیار مهمی در دامنه و وسعت خرابیها ایفا می کنند.

9- عکس العمل قلیایی سنگدانه ها (ALKALI-AGGREGATE REACTION)
در این قسمت می توان از واکنشهای "قلیایی- سیلیکا" و "قلیایی- کربناتها" نام برد.
عکس العمل قلیایی – سیلیکا(ALKALI-SILICA) عبارتست از: ژلی که از عکس العمل بین هیدروکسید پتاسیم و سیلیکای واکنش پذیر موجود در سنگدانه حاصل می شود. بر اثر جذب آب، این ژل انبساط پیدا کرده و با ایجاد تنشهایی منجر به تشکیل ترکهای درونی در بتن می شود. واکنش قلیایی –کربنات، بین قلیاهای موجود در سیمان و گروه مشخصی از سنگهای آهکی (DOLOMITIC) که در شرایط مرطوب قرار می گیرند، به وقوع می پیوندد. در اینجا نیز انبساط حاصله باعث می شود تا ترکهایی ایجاد شود یا در مقاطع باریک خمیدگیهایی به وجود آید.

10- کربناسیون (CARBONATION)
گاه لایه حفاظتی که در مجاورت آرماتور داخل بتن موجود است، در صورت کاهش PH بتن اطراف، به کلی آسیب دیده و از بین می رود. بنابراین نفوذ دی اکسید کربن از هوا، عکس العملی را با بتن آلکالین ایجاد می نماید که حاصل آن کربنات خواهد بود و در نتیجه درجه PH بتن کاهش می یابد. همچنان که این عمل از سطح بتن شروع شده و به داخل بتن پیشروی می نماید؛ آرماتور بتن تحت تأثیر این عمل دچار خوردگی می گردد. علاوه بر خوردگی، دی اکسید کربن و بعضی اسیدهای موجود در آب دریا می توانند هیدروکسید کلسیم را در خود حل کرده و باعث فرسایش سطح بتن گردند.

11- علل دیگر (OTHER CAUSES)
علل بسیار دیگری نیز باعث آسیب دیدگی و خرابی بتن می شوند که در سالهای اخیر شناسایی شده اند. بعضی از این عوامل دارای مشخصات خاصی بوده و کاربرد بسیار موضعی دارند. مانند تأثیر مخرب چربیها بر کف بتن کشتارگاهها، مواد اولیه در کارخانه ها و کارگاههای تولیدی، آسیب حاصله از عوارض مخرب فاضلابها و مورد استفاده قرار دادن سازه هایی که برای منظورها و مقاصد دیگری ساخته شده باشند، نه آنچه که مورد بهره برداری است. مانند تبدیل ساختمان معمولی به سردخانه، محل شستشو، انباری، آشپزخانه، کتابخانه و غیره. با این همه اکثر آنها را می توان در گروههای ذیل طبقه بندی نمود:

(الف) ضربات و بارههای وارده (ناگهانی و غیره) در صورتی که موقع طراحی سازه برای این گونه بارگذاریها پیش بینیهای لازم صورت نگرفته باشد.
(ب) اثرات جوی و محیطی
(پ) اثرات نامطلوب مواد شیمیایی مخرب

تاریخچه آجر کاری در ایران

در معمارى ایرانی، آجر تنها پرکنندهٔ جرزها و پوشانندهٔ احجام وجداکنندهٔ آنها از یکدیگر نیست. بلکه بعنوان یک عنصر کامل در معمارى ایران بکار رفته است.

اولین شیوهٔ تهیه خشت مربوط به سال‌هاى پیش از هزارهٔ ششم ق.م است. از آثار مشهور تپه حسنلو را مى‌توان نام برد که از خشت خام بطور وسیع استفاده شده است. بکارگیرى آجر در شوش و تپه سیلک کاشان نیز نشان‌دهنده استفاده از این عنصر در زمان خود است. در معبد چغازنبیل نیز به آجرهایى برمى‌خوریم که بعنوان کتیبه به دیوار نصب شده‌اند. ساکنان سرزمین ایران نقش تعیین‌کننده‌اى در پیشبرد بکار گرفتن فن آجر داشته‌اند.

 

آجر به تنهایى یک قالب شکل‌دهنده است. و در حدّ یک وسیلهٔ مجرد، هر دانه‌اش به کار گرفته مى‌شود.

آجر بعنوان یک عنصر تزئینی، کارآیى آن را دارد که با تمامى عناصر تشکیل‌دهنده یک معمارى بیامیزد و یا به‌‌شکل یک عنصر مجرد تزئینى جلوه‌گرى کند.

 

(آجرکاری آرامگاه چَپَلی اُوغلی- اَبهَر)

 

از آجر در پوشش گنبد، مثل گنبد نظام‌الملک و تاج‌الملک؛ در گوشواره یا طاق روى گوشه مثل تالار مربع مسجد جامع اردستان، مقرنس مثل برج طغرل و گنبدعلى استفاده مى‌شود.

از دیگر موارد تزئینات آجرى در دوران شکوفایى آن، نماسازى و بکارگیرى انواع ترکیبات این عنصر در چارچوب و قالب یک هندسه بسیار ساده اما غنى مى‌باشد. از نمونه‌هاى برجسته آن برج‌هاى خرقان در نزدیکى قزوین و برج شبلى در دماوند است.

از دیگر موارد تزئینات آجرى در دوران شکوفایى آن، نماسازى و بکارگیرى انواع ترکیبات این عنصر در چارچوب و قالب یک هندسه بسیار ساده اما غنى مى‌باشد. از نمونه‌هاى برجسته آن برج‌هاى خرقان در نزدیکى قزوین و برج شبلى در دماوند است.

کاربرد آجر در معمارى دوران بعد از اسلام فرصت خلق زیبایى‌ها را در بناهاى کم حجم و متوسط فراهم ساخت. چنان‌که تعدادى از شاهکارهاى معمارى به جاى مانده از دوران بعد از اسلام ایران این امکان را فراهم ساخت تا در محل‌هاى دورافتاده و مسیر بیابان‌ەا که دسترسى به سنگ ممکن نبود و چوب نیز در دسترس نبود، تنها با برپا ساختن یک کوره آجرپزی، بناهایى با حجم‌هاى بسیار بزرگ بنا گردد، سدها و پل‌هاى مختلف در دورافتاده‌ترین محل‌ها ساخته شود و شهرهایى بزرگ چون نیشابور، جرجان و ... پا بگیرند.

  از نظر فنی، ضریب انقباض و انبساط آجر در برابر گرما و سرما بگونه‌اى است که از ایجاد ترک در بنا جلوگیرى مى‌کند در مقایسه با دیگر مصالح از قدرت ذخیره انرژى حرارتى برخوردار است. آجر خوب آجرى است توپر و مقاوم در برابر فشار، نشت و یخبندان.

شکل عمومى آجرهایى که در طى دوران‌هاى مختلف بعد از اسلام در بناها بکار گرفته شده، عبارت است از چهارگوش یا مربع در اندازه‌هى متنوع در دورهٔ ایلخانى آجرها از جهت رنگ متوع بودند. و رنگ‌هاى زرد کمرنگ، زرد گل اخرایی، زرد مایل به قرمز، قرمز تیره و خاکى در آنها دیده مى‌شود. آجر مستطیل در پیش از اسلام رواج کامل داشت اما بعد از اسلام بیشتر آجرها مربع بودند.

هنر چیدن آجرها را در بناها به‌منظور عرضه نماهاى تزئینى متناسب با شکل و هیئت کلى بنا آجرکارى مى‌نامند. آثار گونه‌گون معمارى به جاى ماده از دوران‌هاى مختلف بعد از اسلام ایران شاهد نمونه‌هاى پرارزش از هنر استادکاران ایرانى در آفرینش سطحه‌هاى آجرى در زیباترین طرح‌ها و تناسب‌هاى زیبا و موزون است. معماران و بنایان هنرآ‌فرین ایرانى به گواهى آثار برجاى مانده از سده چهارم هجرى به بعد، در زمینه آجرکارى شیوه‌هاى گوناگونى را آزموده‌اند که در چند گروه تقسیم مى‌شود: رگ‌چینى - گل‌اندازى - گره‌سازى - آجرکارى رنگى - آجرکارى خفته و رفته - خوون چینى - آجرکارى با آجرهاى ترئینى نقش‌‌‌دار.

آجرکارى با ترکیب آجرهاى یک رنگ و ایجاد و ایجاد طرح‌ها و نقش‌هاى مختلف در سطحى صاف را با نام ”رگ‌چین“ نام برده‌اند.

در گل‌اندازی، در موقع رگ‌چین‌ کردن آن‌را چنان مى‌چینند که از ترکیب آنها گل‌هاى مختلف بدست آید.

(آجرکاری امام‌زاده اسماعیل – اَبهَر)

گره‌سازى از شیوه‌هاى بسیار ظریف و پرکار آجرکارى تزئینى است که به کمک قطعه‌هاى مختلف آجرهاى بریده و تیشه‌دارى شده در اندازه‌‌هاى گوناگون انجام مى‌پذیرد. طرح‌هاى گره در مایه نقش‌هاى ساده مثل مثلث، مستطیل، مربع، لوزی، ذورنقه و ترکیب آنها با یکدیگر و ایجاد چند ضلعى‌ها، ستاره شکل‌ها و غیره مى‌باشد. نمونه‌هاى خوبى از این شیوه از دورهٔ سامانیان و آل‌بویه به بعد در آثار معمارى ایران دیده مى‌شود مانند:، تزئینات گره مسجد جامع ورامین از دوران ایلخانی، کارهاى جالب مجسد گوهرشاد و مدرسه خرگرد از دورهٔ تیمورى و ... .

در آجرکارى رنگی، با آجرهایى با رنگ‌هاى مختلف و به شیوه مسطح، طرح‌هاى گوناگون ایجاد مى‌کنند. از این شیوه نمونه‌هایى در شاهچراغ (شیراز)، مسجد وکیل شیراز، سید علاءالدین حسین (شیراز) دیده مى‌شود. در این شیوه تنوع نقش بسیار است و امکان نام بردن آنها نیز وجود ندارد.

آجرکارى خفته و رفته روشى است که آجرچینى از مایه صاف و مسطح خارج گردیده و با قرار دادن آجرها در سطح‌هاى مختلف به صورت برجسته و فرورفته طرح‌هایى ایجاد مى‌کنند که با ایجاد سایه روشن جلوه خاصى به بنا بخشیده مى‌شود. از این شیوه با عنوان ”هشت و گیر“ نیز یاد مى‌شود. در خوون‌چینی، گونه خاصى از آجرکارى در مایه خفته و رفته و گره‌چینى بکار برده مى‌شود که در شوشتر و دزفول رواج فراوان داشته است.

کار تزئین نماى بنا با آجرهاى نقش‌دار برجسته ”مهری“ از دوران ایلخانى سابقه دارد. در این شیوه آجرهاى مربع و مستطیل، لوزی، چلیپا و دیگر گونه‌ها با نقش‌هاى مختلف برجسته همراه با قطعه‌هایى چون: لچکى قوس‌ها، حاشیه‌ها، رخ بام‌ها و زیرخورشیدى‌ها، روى جرزها، میان دو طبقه بنا و ... داراى آجرهاى مهرى هستند از جلوه‌اى زیبا برخوردارند. این شیوه در دوران قاجار در شهرهاى یزد، کاشان، شیراز، تهران رواج فراوان یافت.

گذشته از کاربرد آجر در بناى ساختمان‌ها و نماسازى‌ها، از آجر در پوشش کف‌ها نیز استفاده مى‌شده است. از پیش از اسلام شاهد کاربرد آجر براى پوشش کف بناها در داخل و خارج بطور وسیع هستیم. بعد از اسلام نیز در محل‌هایى چون جرجان حتى در پوشش بسیار زیاد کف خیابان‌هاى شهر آجر بکار رفته است. آجرفرش بناها در بیشتر دوره‌ها با آجرهاى چهارگوش بزرگ ”نظامی“ و ”تخت“ صورت گرفته است. در پلکان‌ها و حتى کف ایوان‌هاى مقابل حجره کاروانسرا و مسیرهاى داخل صحن برخى از مسجدها، آجرها را بصورت ”نره“ و به شیوه خفته و راسته در طرح‌هاى مختلف بکار مى‌برند تا مقاومت بیشترى داشته باشند. شیوه کار آجر در پله‌ها را ”هره‌چینی“ گویند.

در دوران‌هاى اولیه تزئینات آجرکارى نماى بنا با شکل کلى آن به‌گونه‌اى در ارتباط است که نوعى وحدت واقعى میان مصالح و طرح بنا بچشم مى‌آید. مانند مقبره امیراسماعیل سامانى در بخارا، برج‌هاى گنبد قابوس، پیر علمدار و نمونه‌هاى دیگر. با کسب آگاهى بیشتر در دوران‌هاى بعد این هنر قوت بیشترى یافت. مسجد جامع نایین و آجرکارى ستون‌هاى کاکویه شبستان مسجد جامع اصفهان از نمونه کارهاى ارزنده دوران آل‌بویه است.

در دوران بعد و آغاز عهد سلجوقیان هنر آجرکارى بدون وقفه در خلق آثار شکوهمند معمارى نقش اساسى برعهده دارد. این دوران که تا حملهٔ مغول ادامه دارد. آجرکارى پرکار و عرضه نقش‌ها و طرح‌‌هاى گوناگون را مى‌توان از ویژگى‌هاى عمدهٔ معمارى دوران سلجوقى است. برج‌هاى خرقان بعنوان نخستین گنبدهاى دوپوش از نظر آجرکارى آغاز دوران سلجوقى نمونه‌هاى معتبرى بشمار مى‌روند. شبستان‌ها گنبددار زواره و اردستان، شاهکار مسجد جامع اصفهان، بناى شکوهمند رباط شرف و رباط ملک، نمونه‌هاى گرانقدر هنر آجرکارى این دوران را تشکیل مى‌دهد.

در دوران کوتاه خوارزمشاهیان و پیش از یورش مغولان، آثار ارزشمندى در زمینه هنر آجرکارى در خراسان بوجود آمد مانند: مسجد زوزن و سنگان.

در عهد ایلخانیان، تیموریان و آل‌مظفر، هنر آجرکارى وسعت و حاکمیت مطلق دوران پیش را بتدریج از دست داد. و با بکار گرفتن عنصر ترکیبى کاشى و در برخى موارد سنگ، کاربر آجر کمتر شد. آجرکارى در نماى آثار این عهد به دو گونه صورت گرفته است: یکى آن‌که مثل گذشته نماى تزئینى آجرى همراه با چیده شدن دیوارهاى اصلی، بنا شده است و دیگر آن‌که پس از پایان سفت‌کارى و ساخته شدن اسکلت بنا با آجرگرى یک پوشش تزئینى از آجر بصورت پوسته خارجى بر روى بنا ساخته و افزوده مى‌شود. این شیوه از ویژگى‌هاى معمارى دوره ایلخانى است. در این عهد آجرکارى به شیوهٔ گره‌کارى رنگى یا کاربرد آجرهاى رنگى براى نقش‌اندازى در روى نما مورد توجه قرار مى‌گیرد. در این عهد کاربرد آجر سفال در کار تزئین جرزهاى سردر و استفاده از آجرهاى نقش‌دار رواج فراوان مى‌یابد. در دوره تیمورى نیز هنر آجرکارى اعتبار فراوانى دارد. آثارى چون مسجد میر چخماق و مقبره شیخ زین‌الدین ابابکر در تایباد و بویژه دیوارهاى گنبدخانه مسجد جامع یزد از آثار دوران آل‌مظفر، از کارهاى باارزش این عهد بشمار مى‌روند.

از این دوره به بعد، کار تراش دادن آجر و ساختن نماى دروغین آجرى با یک پوسته گچ کوهى بصورت آجرنما مورد توجه قرار مى‌گیرد، که در دوره صفویه بکار گرفته مى‌شود و بگونه‌اى وسیع به کار مى‌رود. در این دوران اهمیت دوره‌هاى قبل دیده نمى‌شود و تنوع و نقش‌انداز‌ى‌هاى زیبایى آثار دو دوره پیش دیده نمى‌شود.

شیوه آجرکارى عهد صفویه در دوره زندیه و قاجاریه همچنان ادامه مى‌یابد. شیوۀ رنگ چین در این دوران ساده مى‌گردد ولى آجرکارى به شیوه ”گره رنگی“ ، ”گل‌انداز“ ، ”گره“ و آجرهاى تزئینى ”مهری“ در بناهاى بسیارى بکار برده مى‌شود. در عهد قاجار در نماهاى آجرى بندهاى عمودى حذف مى‌شود و آجرها در عرض بهم مى‌چسبند.


مجموعه کاخ گلستان

مجموعه کاخ گلستان، یادگاری به جای مانده از ارگ تاریخی تهران است،این بنا روزگاری همانند نگینی در میان این ارگ، می درخشید.

  بنیاد ارگ تاریخی تهران به دوره صفویه و زمان شاه طهماسب اول بازمی گردد. این ارگ در دوره کریم خان زند بازسازی شده و در دوره قاجار به محل دربار و سکونت سلاطین قاجار اختصاص یافته است؛ گفتنی است که ناصرالدین شاه در دوران حیات خود تغییرات بسیاری را در مجموعه گلستان ایجاد کرده است.پاره ای از این تغییرات را در شرح بناهای کاخ گلستان مشاهده خواهید کرد.

  در بیش از یک سوم فضای ارگ، دارالحکومه و محل سکونت شاه قرار داشت. این منزلگاه همانند خانه های سنتی ایران دارای دو بخش بیرونی و اندرونی بود. بخش بیرونی شامل دو قسمت یعنی حیاط دارالحکومه یا دیوانخانه ودیگری باغ مربع شکلی به نام باغ گلستان بود که این دو حیاط را بناهایی از یکدیگر جدا می ساخت.این بنا در دوران پهلوی تخریب گردید و در حال حاضر اثری از آنها برجا نمانده است.

  در شرق دارالحکومه و شمال باغ گلستان فضای اندرونی قرارداشت که حیاط بزرگی بود که اقامتگاه زنان شاه و عمارت خوابگاه شاهی در میانه آن ساخته شده بود ودر واقع حرمسرا را تشکیل میداد.

  این مجموعه دردوره پهلوی تخریب شد و بجای آن ساختمان فعلی وزارت امور اقتصادی ودارائی ساخته شد.

  حیاط تخت مرمر یا دارالحکومه مقر بر تخت نشستن شاه و برگزاری بارعام ومحل حکومت بود. در حالیکه فضای باغ گلستان اندرون شاهی بود وبه ملاقات های خصوصی، مراسم خانوادگی اختصاص داشت.

ایوان تخت مرمر

  روح ظریف هنرمند ایرانی با استعانت از هنرهای معماری، نقاشی، سنگتراشی، کاشی کاری، گچبری، آئینه کاری، خاتم سازی، منبت کاری و مشبک سازی، در وسط کاخهای سلطنتی قدیم ومجموعه دلپسند، ترکیبی بدیع و بنائی زیبا بوجود آورده که شاید کمتر بتوان نظیر آنرا در جای دیگر یافت.

  ایوان یا تخت جایگاهی است که مراسم سلام وبارعام طبقات مختلف مردم درمقابل آن برگزار می شده است .

  به نظر می‌رسد عمر بعضی از قسمتهای تخت مرمر که از بناهای دوره زندیه می‌باشد‚از سایر بناهای موجود در کاخ گلستان بیشتر باشد.

  در سال 1221 هـ.ق فتحعلی شاه به حجاران وسنگتراشان معروف اصفهانی امرکرد تا از سنگ مرمر زرد یزد تختی بسازند تا همیشه در وسط ایوان نصب ومستقر گردد. این تخت که از 65 قطعه مرمر بزرگ و کوچک تشکیل یافته،میرزابابای شیرازی نقاشباشی آن را طراحی کرده، و سرپرستی حجاری به عهده استاد محمدابراهیم اصفهانی بوده است.

  معماری و تزئینات این ایوان در دوره فتحعلی شاه وناصرالدین شاه تغییرات زیادی کرد تا به شکل امروزی درآمد.

  این ایوان در دوره قاجار محل به تخت نشستن پادشاهان وبرگزاری مراسم و اعیاد رسمی بود. آخرین مراسم رسمی که دراین ایوان برگزار شد، تاجگذاری رضاخان در سال 1304 بود.

خلوت خانه کریمخانی

  در گوشه شمال غربی محوطه گلستان، دیوار به دیوار تالار سلام، بنایی سر پوشیده وستوندار بصورت ایوان سه دهنه ای وجود دارد که در مرکز آن حوض جوشی ساخته شده و پیشتر از این آب قنات شاه از میانه حوض میجوشیده است. این قسمت از کاخ گلستان که جلو خان یا خلوت کریمخانی نامیده میشود . چنانچه از نامش پیداست ، از بناهای دوره کریمخان زند است و قسمتی از خلوت خانه وی به شمار می آمده است.

  این بنا ظاهرآ در سال1173 هـ.ق احداث گردیده و در زمان ناصرالدین شاه، که بنای جدید تالار سلام ساخته میشده است، قسمت اعظم آن تخریب گردیده و امروزه تنها بخشی از آن باقی مانده است.

  قبلآ میانه این بنا حوضی کوچک وجود داشته که اب قنات شاهی از آب نمای این حوض بیرون می‌آمده ودر باغ جاری می‌شده.این بنا خلوت کریم‌خانی نام دارد و در گذشته بخشی از اندرون خانه وی به شمار می‌رفته است.

  در این محل نیز یک تخت مرمرین قرار دارد که بسیار کوچک‌تر ساده‌تر از تخت مرمر اصلی است.معروف است که ناصرالدین شاه این گوشه کاخ گلستان را بسیار دوست داشته و اغلب در این محل خلوت می کرده و قلیان می‌کشیده.ضمن انکه سنگ قبر ناصرالدین شاه بعد از جابه جایی های فراوان سر انجام در همین محل نگاهداری می‌شود.

نگارخانه

نگارخانه محل ارائه گنجینه نفیس تابلوهای نقاشی، هنرمندان دوره قاجار است و در آن سیر تحول نقاشی در ایران و آثار هنرمندان مشهور آن زمان به معرض تماشا گذاشته شده است.

از نقاشان مشهوری که آثار آنان در نگارخانه به نمایش در آمده است، می توان به محمود خان صبا، مهرعلی، کمال الملک، اسماعیل جلایر، ابوالحسن ثانی یا صنیع الملک و محمد حسن افشار اشاره نمود. 

ناصرالدین شاه که بسیار تحت تأثیر ایده به نمایش گذاشتن اشیاء قیمتی درموزه‌ها قرار گرفته بود‚بعد از سفر دوم خود به اروپا که حدود سالهای 1290 صورت گرفت موزه ای برای نمایش دادن اشیاء قیمتی دربار ترتیب داد که در میان انها مقدار قابل توجهی تابلوی نقاشی بود.

بیشتر اشیای که ناصرالدین شاه در موزه های خود به نمایش گذاشت اکنون در سراسر موزه های تهران پراکنده است.اما بسیاری از نقاشی های دربار قاجار در کاخ گلستان نگاهداری می شود. 

این مجموعه در نگارخانه کاخ گلستان به نمایش درامده است.مجموعه نگارخانه به دو بخش تقسیم شده است، بخشی که در قسمت جنوبی نگاهداری می شود متعلق به نقاشان متقدم دوره قاجار مانند میرزا بابا ، مهر علی و علی اکبرخان مزین الدوله و ابوالحسن خان ثانی است.

بخش دوم نقاشی ها در قسمت شمالی نگارخانه قرار دارد ‚این بخش در دوره پهلوی به گارد سلطنتی اختصاص داشته و بعد از مرمت های فراوان اکنون پرده های نقاشی نقاشان قاجار مانند استاد محمودخان صبا (ملک الشعرا) ‚محمد غفاری کاشانی (کمال الملک) ‚استاد مهدی ‚استاد موسی ممیز را به نمایش گذاشته است. 

حوضخانه

این عمارت که درطبقه هم کف تالار عاج واقع شده است، از بناهای دوره ناصری است و زمانی آب قنات از داخل آب نمای این عمارت به داخل حوضهای حیاط کاخ جریان داشته است. این عمارت نیز در زمانهای مختلف تغییراتی یافته و اکنون با به تماشا گذاشتن نفیس ترین تابلوهای نقاشان اروپایی قرن 19 میلادی، از جمله آثار بدیع نقاشان مشهوری چون سیمون ون گلدنر، آیوازفسکی … به صورت نمایشگاه دائمی نقاشی در آمده است.

حوض‌خانه مکانی است که اکنون نقاشی هایی از نقاشان معروف اروپایی که به دربار قاجار هدیه شده است نگاهداری می‌شود.

این عمارت که با تالار عاج هم کف می‌باشد از بناهای دوره ناصری است که به اطاق تابستانی شهرت داشته است. آب قنات شاهی بداخل حوضی در میان این عمارت می‌ریخته و از آنجا به مکانی دیگر کانال کشی می‌شده است.

استفاده از حوض به علت ایجاد رطوبت زیاد در حال حاضر منسوخ شده است. اما عمارت هنوز به همین نام مشهور است.

در این مکان نقاشی استادان اروپایی مانند سیمون ون گلدنر و آیوازفسکی و ... به نمایش در آمده است.

عمارت برلیان

در سمت شرقی تالار عاج، چند تالار و اتاق زیبا ومجلل وجوددارد که سطح کف آنها نسبت به کف تالار عاج وتالارهای دیگر پایین تر است.

  در زمان ناصرالدین شاه بعلت کهنگی وفرسودگی بناهای قدیمی ارگ، اغلب آنها را ویران میکردند و به جایشان ساختمانهای جدیدی می ساختند.

  در این زمان عمارت بلور که از بناهای دوران فتحعلیشاه شمرده می شد را خراب کردند و در جایش عمارت امروزی رابنا نمودند. این عمارت درزمان پهلوی برای برگزاری جلسات رسمی با سران دول خارجی ومراسم تشریفات مورداستفاده قرار میگرفت. چون بسال 1318 ه.ق در زمان سلطنت مظفرالدین شاه در بنیاد ساختمان تالار شکستی افتاده بود، در ساختمان آن تعمیرات فراوانی صورت گرفت و بر تزئینات و شکوهش افزودند که این موضوع از مضمون اشعار کتیبه سنگی بیضی شکلی که در جبهه نمای تالار حک و نصب گردیده است بدست می آید.

  یک نقاشی رنگ روغن زیبا از آثار یحیی خان صنیع الملک غفاری،به سال 1305 ه.ق تزیینات این اطاق را قبل از بازسازی نشان می دهد. این بازسازی توسط مظفرالدین شاه انجام شد.

تالار عاج

بعد از تالار آئینه و در سمت غرب تالار برلیان، تالار عاج قراردارد. تاریخ احداث این تالار و حوضخانه زیر آن معلوم نیست، ولی محققا“ قبل از تالار سلام وتالار آئینه ساخته شده و بناهای دوره ناصری است بعدها درزمان ناصر الدین شاه در نمای آن تغییراتی دادند که به صورت امروزی درآمده است. در این تالار در زمان ناصرالدین شاه، هدایای پادشاهان دول خارجی نگهداری میشد و در زمان پهلوی محل پذیرایی وبرپایی مهمانیهای رسمی دربار بود. از این رو درآرایش درونی آن تغییرات عمده ای داده شده است.

  یک نقاشی آبرنگ که توسط محمودخان ملک الشعرا کشیده شده و در کاخ گلستان موجود است‚ نمای خارجی این بنا را قبل از بازسازی نشان می‌دهد.

 

موزه مخصوص 

این عمارت که در شمال کاخ گلستان و در طبقه زیرین تالار سلام قرار گرفته است‚ در حقیقت بخشی از زیرین ساختمان اولین موزه ایران است که به دست توانای محمد ابراهیم خان معمار باشی ساخته شد. در زمان ناصرالدین شاه و شاهان قاجار این مکان انبار چینی آلات و نقره هایی بود ه از کشورهای اروپایی به شاهان قاجار هدیه می شد. 

در زمان پهلوی این مکان به موزه مخصوص تبدیل شد و کلیه اقلام اهدایی خصوصی و شاخص پادشاهان اروپایی به شاهان قاجار به این مکان انتقال داده شد.

از اشیاء ویژه‌ای که در موزه مخصوص نگاهداری می‌شود‚ می‌توان از زره شاه اسماعیل صفوی‚ تیر و کمان نادر شاه افشار‚ ساعد بند و مهر فتحعلیشاه‚ تاج آقا محمد خان‚ دسته مهرهای سلاطین قاجار‚ گوی غلطان عاج‚ تخم شترمرغ و غیره نام برد.

تالار ظروف

 بنای این ساختمان که بر روی بقایای عمارات قاجار و در شمال ساختمان سفره‌خانه ایجاد شده که در سال 1344 شمسی به پایان رسید است. وبرخی از هدایایی که سلاطین اروپایی به شاهان قاجار اهدا کرده بودند‚ از عمارت موزه(تالار سلام) به این عمارت انتقال داده شد‚ ودر داخل ویترین هایی که به این منظور ساخته شده بود قرار گرفت 

ظروفی که در داخل این عمارت وجود دارند‚ اکثرآ بسیار زیبا و تماشایی هستند. از جمله جالبترین آنها می‌توان سرویس چینی جنگهای ناپلئون بناپارت‚ سرویس اهدایی نیکلای اول‚ سرویس جواهر نشان اهدایی ملکه ویکتوریا و سرویس ساخته شده از سنگ گرانبها مالاشیت اهدایی الکساندر سوم و سرویس چینی ااهدایی ویلهلم به ولیعهد دولت ایران را .نام برد.

کاخ ابیض

در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، شاه سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی، مقداری اثاثیه ارزشمند وگرانبها برای شاه ایران فرستاد.

  چون در آن هنگام تقریبا" همه کاخ ها وتالارهای سلطنتی با تابلوها واثاثیه متعدد آراسته شده بود از این رو ناصرالدین شاه تصمیم گرفت در گوشه جنوب غربی محوطه گلستان، که سابقا" محل کلاه فرنگی یا برج آغامحمدخانی بود، کاخ جدیدی بنا نماید وهدایای سلطان را درآن جای دهد.

  این بنا به علت سفیدی رنگ نمای ساختمان - که به شیوه بناهای قرن 18 اروپا گچ بری ونماسازی شده بود – و نیز به سبب آنکه پله ها وازاره های سرسرای کاخ مرمر سفید رگه دار بود کاخ ابیض نامیده شد.

  کاخ ابیض از همان ساخت خود به محل کار صدراعظم ها اختصاص یافت وجلسات هیئت دولت تا سال 1333 شمسی در این کاخ ودر تالار سلطان عبدالحمید تشکیل می شد.

 

  در سال 1344 به سبب تاجگذاری محمدرضا پهلوی در ضلع غربی و طبقه پایین ساختمان تغییراتی به وجود آمد و از سال 1347 به موزه مردم شناسی تبدیل گردید.

تالار الماس

در سمت جنوبی محوطه کاخ گلستان بعد از عمارت بادگیر، تالار الماس قرار دارد. اساس این تالار در زمان فتحعلی شاه نهاده شده ولی در زمان ناصرالدین شاه تغییراتی در ظاهر وتزئینات آن داده اند. این بنا بمناسبت آئینه کاریهای داخلی اش بنام الماس خوانده شده است.

  در زمان ناصرالدین شاه اغلب طاق‌نما‌ها و طاقنماهای جناغی این تالار مانند بسیاری از طاقهای دیگر کاخ گلستان به طاقهای قوسی یا رومی تبدیل گردید ودیوارهای تالار با کاغذ دیواری وارداتی از اروپا پوشانده شد.

  نظر به اینکه تالار الماس در زمان فتحعلیشاه بنا شده است‚ محل فعلی آن به نمایش آثار هنری دوران این پادشاه اختصاص یافته است.

 

 

چادر خانه

چادرخانه که دارای سردر و فضایی سرپوشیده است مابین عمارت بادگیر وتالار الماس قراردارد و محل نگهداری چادرهای سلطنتی مورد استفاده در سفرهای پادشاهان قاجار بوده است .

چادرخانه انبار چادرهای سلطنتی در زمان قاجار بوده است‚ اکنون بین عمارت بادگیر و تالار الماس قرار دارد.چادرهای سلطنتی در این اطاق نگاهداری می ‌شوند. ایل قاجار به زندگی در خارج از ساختمان و در زیر چادر علاقه فراوان داشتند. در دوره سلطنت قاجار نیز مرتبآ سفرهای خارج از کاخ ساطنتی همراه با عده زیادی از خدمه صورت می‌گرفته است و به این دلیل چادرهای زیادی مورد لزوم بوده است .

از چادرخانه بعد از مرمت های فراوان برای برگزاری نمایشگاه ها وسخنرانی های کوچک استفاده می شود .

 

عمارت بادگیر

  عمارت بادگیر در زمان فتحعلیشاه (1250-1212ه.ق،دومین پادشاه قاجار) و به سال 1228 هجری قمری ساخته شده است. این عمارت به طور کامل توسط ناصرالدین شاه بازسازی شد تا شکل امروزی خود را پیدا کرد. تغییرات داده شده در این ساختمان را می‌توان با مقایسه نقاشی آبرنگ محمودخان ملک الشعرا با ساختمان بازسازی شده دریافت. ساختمان دو اطاق گوشوار دارد‚ اطاق میانی با ارسی های زیبا (زیباترین ارسی موجود در کاخ گلستان) تزیین شده است. در زیر عمارت بادگیر یک اطاق تابستانی بزرگ بود. این اطاق تابستانی با جریان باد برگرفته از چهار برج بادگیر و با کمک حوض‌خانه میانی که آب قنات شاهی درآن جریان داشت خنک می‌شد.

  در حال حاضر جریان آب به دلیل ایجاد رطوبت زیاد در ساختمان قطع شده است و از بادگیر‌ها نیز به صورت قبلی استفاده نمی‌شود. اطاق تابستانی بعد از مرمت زیاد به عکس‌خانه دوره قاجار تبدیل شده است. 

 

 

عکس خانه

در طبقه زیرین عمارت بادگیر‚ مکانی که در آن اطاق تابستانی قرار داشت و بادکیرها و حوض میانی آن خنک می‌شد.‚

 اکنون عکس‌خانه قرار دارد‚ عکس‌خانه مجموعه ای از عکس های دوره قاجار را همراه با وسایل عکاسی آن زمان به نمایش می‌گذارد. محل عکس‌خانه بعد از مرمت های فراوان به صورت فعلی در آمده است. مجموعه عکس های کاخ گلستان دومین مجموعه بعد از مجموعه سلتنطی انگلستان است. ناصر الدین شاه خود به این فن علاقه فراوان داشته و عکسهایی که خود او برداشته به همراه عکس هایی که دست خط او روی آن وجود دارد در عکس‌خانه به نمایش گذاشته شده است .

تالار سلام

  پس از اولین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در سال 1290 هـ.ق و دیدن موزه ها وگالریهای بزرگ کشورهای غربی وی تصمیم گرفت که موزه ای شبیه به موزه های اروپا در ارگ ایجاد نماید. بدین منظور عمارت خروجی را تخریب و در عوض در سمت شمالغربی ودر جوار تالار عاج، بناهای کاخ گلستان جدید، یعنی سرسرا و تالار آئینه گلستان و اتاق موزه را بنیان نهاد. 

  ساخت اتاق موزه در سال 1291 هـ.ق آغاز و در سال 1294 هـ.ق پایان یافت. ولی به دلیل تزیینات زیاد وچیدن اشیاء که با نظارت مستقیم شاه صورت میگرفت بهره برداری از آن تا سال 1299 هـ.ق به طول انجامید.

  این تالار ازهمان آغاز به منظور تاسیس وتشکیل موزه بناگردید. ولی پس از انتقال تخت طاووس از موزه های قدیم و تالار آئینه به آن ونیز برگزاری سلامهای خاص ورسمی درآن بتدریج نام تالار سلام را به خود گرفت.

  در این تالار نفیس ترین اشیاء و آثار هنری اهدایی، بویژه جواهرات سلطنتی نگهداری میشد.

  در سال 1345 به سبب برگزاری مراسم تاجگذاری محمدرضا پهلوی در این تالار، موزه آرایی آن بطور کلی دگرگون شد و به شکل امروزی درآمد.


نام معمارهای برتر

نورمن فاستر

 

نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد .

زها حدید

 

زَها حدید از معماران برجسته بریتانیایی در سبک واسازی است.

 آندره گدار 

 

 آندره گدار، معمار نخستین ساختمان کتابخانه ملی ایران

جمال آباد، نام روستایی در دامنه جنوبی ارتفاعات البرز است. این روستا به مانند دیگر ارتفاعات شمال تهران، خوش آب و هواست و تابستان هایی خنک را برای شهروندان تهرانی نوید می داده است. منازل یا به عبارت بهتر، باغچه های سبز و خرمی داشت که درختان میوه و چنار، سرو و سپیدار، زینت بخش آن بود. در یکی از این خانه ها و در حدود شصت سال پیش، مردی فرانسوی زندگی می کرد که اهالی بومی جمال آباد، وی را به نام مسیو می شناختند. پیرمرد موقر و آراسته ای که گهگاه برخی از رجال و صاحب منصبان شهری به دیدارش می آمدند و ساعت ها با او گفت وگو می کردند. روستاییان زحمتکش و ساده دل از جایگاه بلند این پیرمرد خبر نداشتند ولی با این غریبه خوش برخورد احساس بیگانگی هم نمی کردند.

پيشگامان معماري مدرن
  


گاهي دشوار است آنجا را كه گذشته پايان مي گيرد و حال آغاز مي شود به وضوح تفكيك كنيم. قرون و اعصار مراحلي از تكامل اند كه نه پاياني دارند و نه آغازي. رايت همان قدر به نياكانش تعلق داشت كه نياكانش به آينده.

رنزو پیانو
  


در ۱۴ سپتامبر ۱۹۳۷ در شهر جنوا محله پلیی به دنیا آمد.در مدرسهٔ ابتدایی چیزی نمانده بود که از مدرسه اخراج شود.

 سانتیاگو کالاتراوا 
  


سانتیاگو کالاتراوا در ۲۸ ژوئیه ۱۹۵۱ میلادی در حومهٔ شهر والنسیا در اسپانیا به دنیا آمد. در همان شهر تحصیلات خود را در مدرسهٔ هنر و معماری به پایان رساند.

پیتر آیزنمن
  


پيتر آيزنمن در ۱۱ اگوست سال ۱۹۳۲ در نيوارك، ايالت نيوجرسي به دنيا آمد. او مدرك ليسانس معماري خود را از دانشگاه كرنل، مدرك فوق ليسانس خود را از دانشگاه كلمبيا و دكتراي خود را از دانشگاه كمبريج دريافت كرد. به وي يك دكتراي افتخاري هنرهاي زيبا از طرف دانشگاه ايلينويز شيكاگو اهدا شد.

فرانک گری
  


او در سال ۱۹۲۹ م در خانواده‌ای یهودی در شهر تورنتوی کانادا (با نام اصلی فرانک اون گلدبرگ ) دیده به جهان گشود

تادائو آندو

 

در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سال 1960 م . به يك بكسر حرفه اي تبديل شد. در سالهاي 69- م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد .

هادی میر میران
  


مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.

نادر خلیلی

 

 نادر خلیلی معمار ایرانی‌تبار مقیم آمریکا درگذشت؛ پروفسور نادرخلیلی که تحصیلات اصلی خود را در ترکیه به انجام رسانده‌بود، ۳۵ سال پیش سفر را با یاماها ۱۲۵ خود در بیایان‌های مرکز ایران آغاز کرد و در صحراهای کالیفرنیا به پ‍ایان برد.

هوشنگ سیحون
  


مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسیقى به دنیا آمد.

ریچارد راجرز 
  


ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت.

لوکوربوزیه
  


لوکوربوزیه (۲۷ آگوست ۱۹۶۵–۶ اکتبر ۱۸۸۷)، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت گریس است. او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد. او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت.

یورگن مایر
  


یورگن مایر، معمار آلمانی، استاد دانشگاه و مدیر گروه معماری، دفتر کار وی در برلین واقع است. یکی از پروژه های آنان طرح توسعه پلازای "انکارناسیون" واقع در "سویـلا"ی اسپانیاست که سازه ای ارگانیک همانند یـک قارچ را داراست و شامل فضاهایـی چون فروشگاه ها، رستوران و بار است.این بنا به عنوان نـماد شهری "سـویـلا"در دوران معـاصـر مـحسـوب مـیشـود .

فرشیده موسوی
  


او این رشته را در دانشگاه های GCD، کالج لندن، داندی و مدرسه معماری بارتلت تدریس می کند. پیش از تاسیس دفتر معماری خارجی همراه با آلخاندرو زارا یولو در سال 1992 در لندن، موسوی مسوولیت طراحی ساختمان رنزوپیانو در جنوا و اداره دفتر معماری کلان شهر روتردام را نیز بر عهده داشت.

پل اندرو
  


پل اندرو به سال 1938 در فرانسه به دنیا آمد و در سال 1968 از دانشگاه پلیتکنیک فارغالتحصیل شد. او در دوران فعالیت خود جوایز بسیاری را کسب کرده است، ...

آنتوني گائودی

 

آنتوني گائودي، معمار مشهور اهل ناحيه كاتالونياي كشور اسپانيا، از جمله بزرگترين معماران جهان در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم است و به خاطر سبك معماري مدرن و به شدت شخصي‌اش شهرت فراواني دارد. از جمله آثار معماري فراواني كه گائودي در طول زندگي خويش خلق كرد، هفت اثر كه همگي در بارسلون يا حومه آن قرار دارند، تحت عنوان واحد «آثار آنتوني گائودي» از سال 1984 در فهرست ميراث جهاني يونسكو ثبت شده‌اند.

هرتزوگ و دمورن
  


گاهی به اندیشه و آثار هرتزوگ و دمورن

آنچه كه براي ما جالب است، رابطه بين تصاوير مرئي ونامرئي جهان هستي است... ژاکوب هرتزوک

اسکار نیمایر

 

اسکار نیمایر معمار برزیلی و طراح بنای مرکز سازمان ملل در نیویورک است.

او در شهر ریو دو ژانیرو زاده شد. در همان شهر در سال ۱۹۳۴ از مدرسه هنرهای زیبا درجه مهندسی معماری دریافت کرد. در ۱۹۴۵ عضو حزب کمونیست برزیل شد. عضویت در این حزب بارها برایش دردسر آفرین بود. در دوره دیکتاتوری نظامی برزیل به دفترش حمله کردند و ناچار از زندگی در اروپا شد. فیدل کاسترو گفته بود «من و اسکار نیمایر آخرین کمونیست‌های کره زمین هستیم.» 

در سال ۱۹۴۷ با طرح بنای مرکز سازمان ملل متحد در نیویورک شهرتی جهانی یافت. 

در ۱۹۵۶ رئیس‌جمهور برزیل از او خواست طرحی برای برازیلیا، پایتخت جدید برزیل بدهد. برازیلیا بزرگ‌ترین طرح معماری او بود و نی‌مه‌یر در آن بسیاری از اندیشه‌های نوی خود را بکار برد. 

در ۱۹۸۸ برنده جایزه معماری پریتزکر شد.

آنتونی گائودی



 

 معمار مشهور اهل ناحیه كاتالونیای كشور اسپانیا، از جمله بزرگترین معماران جهان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است و به خاطر سبك معماری مدرن و به شدت شخصی‌اش شهرت فراوانی دارد. از جمله آثار معماری فراوانی كه گائودی در طول زندگی خویش خلق كرد، هفت اثر كه همگی در بارسلون یا حومه آن قرار دارند، تحت عنوان واحد «آثار آنتونی گائودی» از سال 1984 در فهرست میراث جهانی یونسكو ثبت شده‌اند. 
گائودی در سال 1852 میلادی در ناحیه توراگونا در ایالت كاتالونیای اسپانیا متولد شد. . پدر گائودی آهنگر بود و او كوچك‌ترین فرزند در میان پنج فرزند خانواده بود.



 گائودی از همان نخستین سال‌های كودكی به خاطر ابتلاء به بیماری رماتیسم قادر به بازی با دیگر كودكان همسال خود نبود و به خاطر درد شدید پاهایش، هر بار كه قصد خروج از خانه را داشت باید از قاطر استفاده می‌كرد. این بیماری همچنین موجب می‌شد تا او قادر به حضور در بسیاری از كلاس‌هایش نباشد و گائودی به این ترتیب از همان نخستین سال‌های كودكی فرصت مشاهده و تعمق در طبیعت و طراحی‌های طبیعی را پیدا كرد. به گمان كارشناسان تاریخ هنر، برخورد نزدیك گائودی با طبیعت در این سال‌ها به شكل‌گیری دو ویژگی مهم او كه بعدها نقش كلیدی در آثارش ایفا كرد ــ یعنی مشاهده و تحلیل طبیعت ــ كمك فراوانی كرد. 
گائودی از همان نخستین سال‌های تحصیل هوش و خلاقیت خود را نشان داد و هر چند شاگرد ممتازی نبود، اما در درس‌های خاصی چون هندسه استعداد فراوانی از خود نشان داد. گائودی از همان نخستین برخورد شیفته هندسه شد و این شیفتگی كه تا پایان عمر او نیز ادامه داشت، مسیر حرفه‌ای گائودی را نیز مشخص كرد. 
گائودی از سال 1873 وارد مدرسه معماری تكنیكا سوپریور شد و پس از فارغ‌التحصیلی در رشته معماری در سال 1878، بلافاصله كار طراحی و معماری را آغاز كرد. 
گائودی با مطالعه دقیق زوایا و پیچ و خم‌های اشكال طبیعی، آن‌ها را وارد طراحی‌های خود كرد و به جای اتكا به اشكال هندسی صرف، طبیعت را مبنای كار معماری خود قرار داد. این امر خود را در استفاده فراوان گائودی از سازه‌های سهمی شكل و هذلولی شكل نشان می‌دهد كه با توجه به پیشرفت‌های تكنولوژیك ناشی از انقلاب صنعتی، منجر به شكل‌گیری یك سبك معماری خاص در آثار گائودی شد. 
نخستین آثار معماری گائودی به سبك گوتیك و شیوه‌های معماری سنتی كاتالونیایی ساخته شدند، اما او خیلی زود سبك شخصی و متمایز خاص خود را در معماری پیدا كرد. گائودی در این دوره تا حد زیادی تحت تأثیر اوژن ویولت لودوك، معمار مشهور فرانسوی قرار داشت. هر دوی این معماران از اساتید معماری پیش از خود فراتر رفتند و با طراحی عمارت‌های بدیع و نامنظم، دوره‌ جدیدی را در تاریخ معماری جهان رقم زدند. آثار معماری گائودی در زمره آثار جنبش هنر نو قرار می‌گیرد كه از پیش‌قراولان معماری مدرن و امروزی بود. 
گائودی استفاده از قوس‌های سهموی، اشكال طبیعی و ارگانیك و نوعی سیالیت را با سبك معماری خود آمیخت و با مطالعه دقیق اصول جاذبه و منحنی‌های زنجیری، به نوآوری‌های زیادی در زمینه معماری نائل شد (برای مثال گائودی بسیاری از طاق قوسی‌های آثار خود را برعكس طراحی كرده است و برای حفظ تعادل آن‌ها از وزنه‌های فراوانی كه به شبكه به هم متصلی از ریسمان‌ها آویخته شده استفاده كرده است).
هرچند گائودی چون یك نابغه مورد تحسین و ستایش هنردوستان سراسر جهان قرار گرفته است، اما آثار او منتقدانی نیز دارد كه معتقدند گائودی كوررنگ بوده است و بهترین آثار خود را تنها در سایه همكاری با ژوزف ماریا خویول، معمار جوان و با استعدادی كه دستیاری گائودی را بر عهده داشت، خلق كرده است. 
مشهورترین اثر گائودی در بارسلون كه این معمار مشهور 15 سال آخر عمر خویش را به تمامی صرف ساخت آن كرد، كلیسای معروف خاندان مقدس (Sagrada Familia) است كه با مرگ نابهنگام گائودی بر اثر تصادف در سال 1926 نیمه‌كاره باقی ماند. 
معماری این كلیسا كه ساختمانش از سال 1883 آغاز شد كاملاً نو است و به معماری هیچ كلیسای دیگری شبیه نیست. گائودی به ساختمان این كلیسا عشق غریبی داشت، چنان كه تخت‌خوابش را در كنار ساختمان آن قرار می داد و همان جا می‌خوابید.
ورودی این كلیسا به گفته گائودی «بایدآنقدر پهناور باشد كه تمام بشریت بتوانند از آن بگذرند و به كلیسا در آیند».كل بنا مركب از چهار برج بزرگ شبیه كله قند و یك پشتبند شمشیری مركزی به شكل پل معلق و ستون‌هایی چون درخت و ورودی‌های سرپوشیده غار مانند است. كلیسای جامع «خاندان مقدس» امروزه نماد شهر بارسلون است و بنا بر آمار منتشره تنها در سال 2004 بیش از 2 میلیون بازدیدكننده از آن دیدن كرده‌اند. 
از دیگر عمارت‌هایی كه گائودی در بارسلون و نواحی اطراف این شهر ساخته است می‌توان به پارك گوئل، پالاسیو بوئل، كاسا میلا، كاسا ویچنز و كاسا باتلو اشاره كرد كه همگی به عنوان یادگارهای فرهنگی بی‌نظیر بشری، در فهرست میراث جهانی یونسكو ثبت شده‌اند.

معماری به نام پیتر آیزنمن 

  

ساختمانها را با دو معيار مي سنجد يكي اينكه چه مدت در تعلق به حال باقي مي مانند و ديگر اينكه چه مدت در تاريخ خودشان را حفظ مي كنند او معتقد است كه: بعضي از ساختمانهاي كنوني بودن خود را از دست ميدهند و هرگز جزئي از تاريخ نمي شوند . ساختمانها مي توانند 50 تا 100سال تعلق به حال داشته باشند . 


او در حال حاضر تنها مبحثي را كه در دانشگاه تدرس مي كند مر بوط به پالاديو است . در كار پالديو چيزي است كه او شيفته آن است و آن اختراع تيپولوژي است . اختراع تيپولوژي اجتماعي و فرمي ساختماني كه با ديگر كارهاي زمانه اش در يك رديف قرار نميگيرند و بايد اقرار كرد كه ما هنوز مشغول ساختن ويلاهاي پالاديويي هستيم و اين موضوع آيزنمن را برانگيخته كه پست مدن نيسم ها پالاديو را چون جايي در اصول فكري آنها ندارد او را سركوب كرده اند و پالاديو را در حاشيه گذاشته اند و گمانه مي زنيم كه وجهه اشتراك پالاديو و آيزنمن در اين است كه هر دو به عقيده منتقدانشان ارتباطشان با تاريخ قطع شده است . 


  پيتر آيزنمن در ۱۱ اگوست سال ۱۹۳۲ در نيوارك، ايالت نيوجرسي به دنيا آمد. او مدرك ليسانس معماري خود را از دانشگاه كرنل، مدرك فوق ليسانس خود را از دانشگاه كلمبيا و دكتراي خود را از دانشگاه كمبريج دريافت كرد. به وي يك دكتراي افتخاري هنرهاي زيبا از طرف دانشگاه ايلينويز شيكاگو اهدا شد. 


در سال ۱۹۸۰ پس از سالها تدريس و نوشتن كتاب و نوشتن تئوري هاي قابل قبول ،كار حرفه اي خود را در زمينه ي طراحي و ساختن آغاز كرد كه شامل خانه هايي با مقياس بزرگ و پروژه هاي شهري و نيز فعاليتهايي در زمينه ي آموزش دانشگاهي و يك سري خانه هاي شخصي بود. 


در سال ۱۹۸۵، آقاي آيزنمن جايزه ي شير سنگي را براي پروژه ي رومئوژوليت خود در سومين بينال معماري در ونيز دريافت كرد. در بينال پنجم هم او يكي از دو معماري بود كه به عنوان نماينده ي ايالات متحده شركت داشت و پروژه هاي ارائه شده توسط ايشان در موزه ها و گالري هاي سر تاسر دنيا نمايش داده شد. در ضمن تا سال ۱۹۸۲ به عنوان بنيانگذار و مدير انستيتو معماري و شهرسازي بوده و به عنوان منبع تفكر و انديشه براي نقد معماري به شمار مي آمد.آيزنمن تعداد زيادي جايزه دريافت كرد: بورس تحصيلي گوين هايم (۱۹۷۶)، جايزه ي برانئر از آكادمي هنر و ادبيات و جايزه ي بين المللي براي هنر،جايزه ي افتخاري از انستيتو معماري آمريكا به خاطر مركزي در اهايو (۱۹۸۹)، جايزه ي بين المللي براي طراحي شركت مركزي كوزميئي سانگيو در توكيوي ژاپن (۱۹۹۱). 


نقطه شروع آيزنمن آيين افلاطوني است .نخست صورت ناب بود و ذهني و كامل . كه از طريق هبوط پيوسته و متواتر به واقعيت نزديك مي شد . تفكر آيزنمن غير ديني است و چنين تفكري در شرايط امروزين اين احساس را به دست مس دهد كه كاملا از اين گونه مسائل جداست . 


معماري آيزنمن مي كوشد تا در سايه تحريك تخيل و تصور و پذيرش نا متعارفها . از دام ماليخوليا بگريزد به اين ترتيب كه اينها را به عنوان عناصري مثبت در ساختن مكان جديد ي براي لا مكانها يا مامني كه در آن معمار اراده فرماتيو خود را باز شناسد . تلقي ميكند . اين محصول مصنوعي مكان . بنا بر همه آن دلايل . پاسخ متثبت اوست به لامكاني و به ماليخوليايي فقدان و از دست دادنهايي كه پيوسته در كمين و همرا با اين لا مكاني هاست . در كارهاي احير او نشان از توهم ذهني وجود ندارد . حتي از كمترين و دقيقترين نشانه اي از خود گول زني نيز . چرا كه هنر مدرن – از تبار آيزنمن و بودلر – آگاهانه و هشيارانه مسخ شدگي غير واقعيت را مي پذيرد . استرا تژي نهفته در غوطه وري عميق تحليلي در هندسه كه پايه طرحهاي او را مي سازد هر گز نبايد به عنوان بازي صرف فرم برداشت شود . و در وراي اين هندسه ها كه پيوستگي ابعاد خود را تكثير ميكنند و يا مدولاسيونهايي را كاهش و افزايش مي دهند .(فراكتال) شكفتگي و سرشاري وجود دارد كه بدان وسيله گريز از متعارفها . ساختار حفاظتي اشراقي خود را پي مي ريزد .آيزنمن معمار فرمهاي مكعبي و سري خانه هاي 1 تا 10 به سمتي پيش مي رود كه مسئله مكان در پيش زمينه قرار گرفته است و با اين حال او كاري به ديگران ندارد كه با روح نوستالژيك هوشمندانه و نبوغ آساي خود خيال مي كند كه مي تواند مكان را در تسلط خويش در آورد و معماري خويش را بر آن بنا نهد . 


چنين به نظر مي رسد كه معماري آيزنمن در سالهاي اخير بر موقعيت تبعيدي اش همچنان پاي مي فشارد اين معماري اعم از اينكه در شهر ها ساخته شود يا در محيط هاي دانشگاهي و يا در توابع و حومه هاي شهري در آنچه كه خلق مي كند ريشه ندارد به عبارت ديگر نه تنها از تداوم منطق دروني با تمام براهين و مظامين قومي و تاريخي كه ظاهرا بايد نقطه غزيمتشان از توپو گرافي و خاطره ها كشف شود ناشي نمي شود بلكه برعكس نخستين وظيفه عبارتست از دريافت و شناخت اين غريبگي و غيبت مناسبات سمپاتيك بين معماري و مكاني كه اين معماري در آن ساخته مي شود . 


از زمان كانت به اين سو . زيبايي شناسي مدرن با دگانگي مواجه بوده كه معماري روحاني نتيجه شكست در رويا رويي با مشكل فرم مفروض است معماري مورد علاقه آيزنمن معماري پالاديو – لوكوربوزيه – ترايني –مورتي-كاملا عكس اين معماري است مقاوم در برابر زيبايي شناسي روحني – كوشا در جهت حفظ و موجوديت فرم . 


 هوگو فريد ريش در تفسير خود بر كتاب "فلسفه كمپوزيسيون"ادگار آلن پو به نكته اي بر مي خورد كه تمام تازگي شعر آلن پو در آن است كه طرح پيشنهادي احساس شاعرانه كلاسيكي به پيش زمينه مي برد آنچه كه در نتيجه ظاهر مي شود عين فرم و در حقيقت جوهر شعر است و آنچه كه هدف آن جوهر به نظر مي آيد (معنا)در حقيقت حاصل فعاليت شاعرانه است معماري اخير آيزنمن نيز همين روال را طي ميكند معني و دلالت اوليه كه بايستي از راه زبان فرمال به بيان در آيد وجود ندارد .روش آيزنمن در عمل معماري . كاملا عكس درك كلاسيك گرته برداري. اصل تقليد به مثابه پايه هاي اساسي كار معماري است تقليدي در كار نيست نه از آلونكي ابتدايي و نه از نظام طبيعت ونه از منابع عظيم زندگي مدرن اجتماعي. هيچ نشاني نيز از درك معماري مبتني بر تكميل مدلهاي الگويي يا درسهاي تاريخي وجود ندارد . شايد در عصر حاضر معمار ديگري نباشد كه چنين آشكا را از تمام مفاهيم تكاملي زيبايي شناسي معماري و پايه هاي تاريخي آن فاصله گرفته باشد و معماري او با كلماتي بي بديل از بي نظمي جهان مدرن – ضعف عمل انساني- ناتواني و فتور دانش ما و بيگانگانمان از محيط سخن مي گويد اين خود اثر است كه به زبان سخن مي گشايد اما اين سخن قصه گويي به روال رايج نيست كه اين خانه شبيه فلان است و اين مكان مثل بهمان منتهاي معماري او خودشان به عنوان مفهوم اين مكانها – ثبات ساختاري – حقيقت هندسه- در برداشتي كه بر تاكيد هاي و نفي ها و بر شك و ابهام استوار است پرسش بر انگيز هستند اما معماري او بعد تاويلي نيز دارد به گونهاي كه تفسير يك عمل به معني اجراي آن است درست مثل پيانيستي كه متن نوشته شده موسيقي را مي نوازد شرط تاويلي معماري آيزنمن در توليد و ساخت و بيان زمان و فضا شرط التزامي است